کودکان و بچه های استثنایی افرادی هستند که به تعلیم و تربیت مخصوص نیاز دارند و وابسته به یک سری خدمات ویژه می باشند. تا بتوانند از تمام استعدادهای انسانی آنها استفاده نمایند. کودکان ناشنوا هم جزء طبقهای از افراد استثنایی محسوب میشوند. قدرت شنیداری یک توانایی حیاتی می باشد که یک شخص عادی از زمان کودکی میتواند با استفاده از حس شنوایی بسیاری از مهارت های گفتاری و زبان مورد احتیاج در رابطه اجتماعی و همچنین مهارتهای آموزشگاهی را یاد بگیرد و از آن استفاده کند. در نتیجه بخش بسیاری از روابط و تعاملات اجتماعی ما از طریق همین حس شنوایی و نیز حس گویایی انجام میشود. آسیب دیدن حس شنوایی یک موضوع خانوادگی می باشد که انتظارات خانواده، نحوه ارتباط اعضای خانواده و پویایی افراد خانواده را دچار تغییر و تحول میکند.
تاریخچه تعلیم و آموزش کودکان استثنایی
قانون تعلیم و تربیت تمام کودکان معلول در سال ۱۹۷۵ به تصویب رسید و طبق این قانون تمام کودکان حق دارند با هر ناتوانی از آموزش و پرورش همگانی درست و مناسب به صورت رایگان در مدرسه با کمترین محدودیت وجود با نیازهای آموزشی خود روبهرو شوند. اولین تلاش ثبت شده جهت آموزش یک شخص ناشنوا در سال ۶۹۱ میلادی انجام شد، چند سال بعد از آن نیز در ایتالیا فردی به اسم پیتر کاسترو اقدام به تعلیم کودک ناشنوا کرد. در ایران هم ذبیح بهروز و جبار باغچه بان معروف، کسانی هستند که به تعلیم و تربیت کودکان ناشنوا پرداختند. اولین کالج برای تعلیم و تربیت ناشنوایان توسط فردی به اسم هوراس من در آمریکا در شهر لکسینگتن تاسیس شد. همچنین در این دانشکده که اقدام به پذیرش افراد ناشنوا کرد دانشگاه گالادت آمریکا بود.
هدف نهایی از تعلیم و تربیت کودکان ناشنوا
هدف غایی از تعلیم و تربیت افراد ناشنوا بیشتر کردن توان استفاده موفقیتآمیز کودکان سخت شنوا و ناشنوا از علائم و نشانه های صوتی جهت یادگیری زبان و همچنین برقراری ارتباط مناسب و به دست آوردن مهارت های آموزشگاهی می باشد.
جهت گیری های آموزش کودکان ناشنوا
افراد ناشنوا به دلیل محروم بودن از توانایی شنوایی زیان های دیگری نیز همچون عدم پیشرفت عقلی، رشد زبان و گفتار و روابط اجتماعی برای فرد به همراه دارد. جهت گیری تعلیم و آموزش ناشنواها هم مانند دیگر بخشهای استثنایی این توانایی را دارد تا در قالب های معین و شناخته شده قرار بگیرد. چون که تعلیم استثنایی در همه گروه ها از همه لحاظ مانند کمیت و کیفیت، امکانات مورد نیاز، شیوههای آموزش و تسهیلات کاملاً متفاوت است با دیگر آموزش های عادی. خلاصه این جهت گیری ها عبارتند از: آموزش عادی در مدرسه های عادی، آموزش خاص در مدرسه های عادی، آموزش خاص در مدرسه های خاص و آموزش خاص در مدرسه های شبانه روزی.
آموزش کودکان سخت شنوا و ناشنوا
آموزش افراد کم شنوا و ناشنوا اساساً با یکدیگر متفاوت است. چرا که افراد ناشنوا هیچ وقت گفتاری را نشنیدند. در دوره آموزشی و رسیدن به هدف های آموزشی بچههای ناشنوا در مدرسه باید به یک سری موارد توجه کنیم از جمله: مشخص کردن اشخاصی که به کمک نیاز دارند، دسته بندی آن ها بر اساس اینکه آیا به درمان پزشکی نیاز دارند یا نه؟ و فراهم کردن برنامههای آموزشی مناسب.
روش های آموزش کودکان ناشنوا
در آموزش کودکان ناشنوا و کم شنوا چهار روش اصلی رایج است. اول: روش و شیوه دیداری همان زبان اشاره، دوم: روش ها و شیوه های شنیداری محور همچون شنیداری شفاهی که توسط آن معمولاً کودک در مدرسه با توجه به آموزش شنیداری و جلسههای یادگیری گروهی با کودکان ناشنوای دیگر آموزش میبیند. سوم: شیوه شنیداری کلامی که در این روش از گوش دادن به صورت حس اولیه در رشد زبان گفتاری استفاده میشود و روش چهارم: رابطه کلی که روشها و شیوههای تاکید کننده و حرکات طبیعی، گفتار، لب خوانی و نشانه های رمزگذاری شده که با یکدیگر ترکیب می شود. آموزش و یادگیری کودکان ناشنوا باید از پایین ترین سن آغاز شود.
مشکلات موجود در آموزش کودکان استثنایی
اولین مشکلی که مدارس با آن ها مواجه میشود شناسایی و جای دادن کودکانی است که به کمک نیاز دارند. بچه هایی که ضعف شنوایی آن ها از ۴۰ تا ۵۰ دسی بل است توسط معلمان و پدر و مادرها شناسایی نمیشود. به همین دلیل در بعضی مواقع این ضعف کودکان به مسائلی چون هوش پایین، عدم علاقه و مشکلات عاطفی به اشتباه نسبت داده میشود. پیشرفت تحصیلی در اکثر زمینه ها با قدرت تکلم در ارتباط است و چون فرد ناشنوا توانایی صحبت کردن ندارد، طبیعی است که در بیشتر زمینه های تحصیلی با مشکل و تاخیر رو به رو می شود. جدا کردن این افراد از دیگران سبب میشود که آنها در انزوا بزرگ شوند و از ورود به محیط های بزرگ و گسترده دوری گزینند. این افراد ترجیح می دهند بیشتر با کسانی که معلولیت مشابه با آنها را دارند تعامل داشته باشند. مشکل اصلی و اساسی اشخاص ناشنوا و کم شنوا نبوده قدرت شنوایی در آن ها نیست، بلکه نبوده توانایی آن ها در کسب و تغییر و تحول زبان و گفتار است.
تاثیر والدین در زندگی و آموزش افراد ناشنوا
اولین افرادی که در سالهای ابتدایی زندگی کودکان الگوی شنیداری و زبان گفتاری آنان است والدین هستند. خانواده سالم به خانواده گفته میشود که نیازهای همه جانبه افراد خانواده را در گسترهی زندگی در نظر دارد و به نیازهای کودکان به روش درست پاسخ می دهند. بنابراین: والدین باید در قبال آموزش و تعلیم فرزند ناشنوای خود مسئولیتپذیر باشند و هر چه سریعتر اقدامات لازم جهت توان بخشی و درمان او را انجام دهند. در حد توانایی کودک از او انتظار داشته باشند، متناسب با محدودیت سن کودک با او رفتار کنند، از کار او خسته نشوند و همانگونه که است او را بپذیرند، درباره چیزهای مورد علاقه شان با او حرف بزند، به وضع ظاهری و لباس او توجه نمایند، به توانایی فرزند خود تکیه کنند نه ناتوانایی او، کودکان ناشنوا خود را در جریان صحبت های درون خانواده قرار دهند، در مکان های عمومی برای گردش و تفریح ببرند و اجازه بازی با دیگر افراد را به او بدهند، او را مستقل بار بیاورند، حق انتخاب را به خود او بدهند و...
برخورد صحیح و طریقه درست آموزش کودکان ناشنوا توسط دبیران
امروزه آموزش کودکان خاص در مدارس عادی بهترین نتیجه را می دهد. از این رو دبیران محترم طرز چگونگی رفتار با کودکان ناشنوا را باید بلد باشند. برای مثال: توجه کنید که دانشآموزان ناشنوا در جایی بنشیند که به راحتی بتواند حرکات شما را دیده و لب خوانی کند، ساده لباس بپوشند و زیورآلات آرایش استفاده نکنند تا کودکان هنگام لب خوانی حواس پرت نشوند، هنگامی که رو به تخته سیاه هستند صحبت نکنند چرا که هیچ دانشآموزی قادر به لب خوانی او نیست، بلند صحبت نکنند چون ممکن است برای کودکانی که سمعک استفاده میکنند آزاردهنده باشد و ... .
یادگیری و آموزش کودکان ناشنوا در منزل
آموزش افراد ناشنوا از همان ابتدا باید طبق برنامه آموزش تکنیک ها و شیوه های شفاهی و دستی صورت گیرد. البته ابزارها و وسایل های پیشرفته زیادی وجود دارد که به کودکان ناشنوا و کم شنوا کمک میکند تا زندگی سالم و مستقلی را بدون آموزش در مدارس و دیگر جای ممکن آغاز کنند. این ابزارها و وسایل ها عبارتند از: تدریس و آموزش به وسیله کامپیوتر، تلفن، تلویزیون و دیگر وسایل کمک شنوایی مانند: سمعک.