آبی دوردست
امروز میخوام راجع به موضوعی کمی خودمونی تر صحبت کنم. اسم موضوع امروز ما آبی دوردسته آبی دوردست کجاست؟ خیلی از ماها نمیدونیم که همه ما توی زندگیمون دنبال یه چارچوب مشخص هستیم. اما درستتر اینه که از اون چارچوب فاصله بگیریم و آبی دوردست را پیدا کنیم آبی هر کسی به یه شکله امروز روی این موضوع فکر کنیم که اصن بچههای ما آبی دوردست دارند؟ میدونند باید دنبال چی بروند؟ علائق و استعدادهایشان را میشناسند؟ ولی ما فقط چارچوب میدهیم و میگوییم که تو باید پزشک بشی تو باید مهندس بشی دندونپزشک بشی ولی آبی دوردست اینا نیست . آبی دوردست جایی است که بچهها برای رسیدن بهش باید تلاش کنند شاید توی این مسیر شکست بخورند ولی چیزهای زیادی یاد می گیرند ما با چند تا تکنیک ساده میتونیم آبی دوردست بچهها رو بهشون نشون بدیم اولش چه بازیهایی که بچهها را خلاقتر میکند مثل وسایل معمولی که بخواهند از اون وسیله به شکل دیگه ای استفاده کنند مثلاً دستمال کاغذی به او بدهید و بگویید با آن غیر از نظافت یک کار جدید انجام بدهد یا مثلاً ما میتوانیم به کودکمان بگوییم که دنیای هنر را به چه شکلی بشناسیم خیلی از مادرها می گویند که بچههای ما نقاشی نمیکشند و دوست ندارند نقاشی. ولی شما باید لذت نقاشی را در کودکتان مشخص کنید به او به یک چشم نگاه کنید و اینکه اون موقع است که بچههاتون دنبال هنر می روند و مورد آخر این است که از بچهها سوالهای باز بپرسید سوالهایی که جوابای مشخص ندارد مثلا ازآنها بپرسید که اگر همه کفشهای دنیا یک سایزی بودن اون موقع چه اتفاقی میافتاد این سوالارو بپرسین و جوابای بچه ها را برای ما بفرستید