تاثير شرايط مهد کودک بر سلامت روانی کودکان

علم رشد کودک نشان می دهد که پایه و اساس سلامت روان، در اوایل زندگی ساخته می شود، همانطور که تجربیات اولیه (که شامل روابط کودکان با والدین، مراقبان، بستگان، معلمان و همسالان است) معماری مغز در حال رشد را شکل می دهد. اختلال در این روند رشد می تواند ظرفیت های کودک را برای یادگیری و ارتباط با دیگران مختل کند و پیامدهای مادام العمر داشته باشد. برای جامعه، بسیاری از مشکلات پرهزینه، اعم از عدم اتمام دوره دبیرستان تا حبس به بی خانمان، در صورت توجه به بهبود محیط کودکان از روابط و تجربیات در اوایل زندگی می تواند به طرز چشمگیری کاهش یابد.

سلامت روانی پایه و اساس اساسی ثبات را فراهم می کند که از همه جنبه های دیگر رشد انسان ها پشتیبانی می کند، از شکل گیری دوستی ها و توانایی مقابله با آسیب ها تا رسیدن به موفقیت در مدرسه، کار و زندگی در جامعه.
اگر روشی ناهموار نباشد، کف پاها را هم تراز نکند یا سطح آن یکدست نشود، مانند عملکردی که ممکن است یک میز سرگرمی به خوبی کار نکند، ممکن است پیامدهای بی ثبات کننده مشکلات در سلامت روان توسط بسیاری از عوامل وابسته به هم ایجاد شود.

همانطور که "پیچ و خم" های کوچک در یک جدول می توانند بزرگتر شوند و رفع آن با گذشت زمان دشوارتر شود، مدیریت مؤثر نگرانی های بهداشت روان در کودکان خردسال مستلزم شناسایی زود هنگام دلایل و توجه مناسب به منبع آنها، چه در محیط زندگی باشد، کودک، یا (بیشتر اوقات) در هر دو.

مشکلات بهداشت روان قابل توجهی در کودکان خردسال وجود دارد

در برخی موارد، این مشکلات می تواند عواقب جدی برای یادگیری زودهنگام، شایستگی های اجتماعی و سلامت جسمی مادام العمر داشته باشد. کودکان می توانند ویژگی های واضحی از اختلالات اضطرابی، نقص توجه / بیش فعالی، اختلال در رفتار، افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه و ناتوانی در رشد عصبی مانند اوتیسم در سنین بسیار پایین نشان دهند. به این ترتیب، کودکان خردسال به تجربیات عاطفی و وقایع آسیب زا به روش هایی که با کودکان بزرگتر و بزرگسالان بسیار متفاوت است پاسخ می دهند و پردازش می کنند. در نتیجه، تشخیص در سنین کودکی حتی از بزرگسالان نیز دشوارتر است.

اختلال در سلامت روان در نتیجه تعامل بین تمایلات ژنتیکی کودک و قرار گرفتن در معرض آسیب های چشمگیر او در محیط رخ می دهد. ژن ها سرنوشت نیستند. ژن های ما حاوی دستورالعمل هایی هستند که به بدن ما می گویند چگونه کار کند، اما محیط روی "ژن" امضاء می کند که اجازه انجام یا جلوگیری از اجرای آن دستورالعمل ها را می دهد  یا حتی سرعت ژنتیکی را سرعت می بخشد یا کند می کند. بنابراین، تعامل بین پیش بینی های ژنتیکی و تجربیات پایدار و محرک استرس در اوایل زندگی می تواند پایه و اساس ناپایداری برای سلامت روان را فراهم کند که به خوبی در سال های بزرگسالی پایدار باشد.

تجربه استرس سمی می تواند احتمال بروز مشکلات روانی را افزایش دهد

استرس سمی، که نتیجه واکنش های بیولوژیکی قوی، مکرر و یا طولانی مدت در برابر آسیب است، می تواند به معماری مغز در حال توسعه آسیب برساند و احتمال بروز مشکلات روحی و روانی قابل توجهی را که ممکن است به سرعت یا سال ها بعد پدیدار شود، افزایش می دهد.
استرس سمی به دلیل تأثیرات ماندگار آن بر رشد مغز و سایر سیستم های اندام، می تواند آمادگی مدرسه، پیشرفت تحصیلی و سلامت جسمی و روحی را در کودکان و بعدا در بزرگسالان مختل کند. شرایط زندگی همراه با استرس خانواده، از جمله فقر مداوم، محله های تهدیدآمیز و شرایط بسیار نامناسب مراقبت از کودک، خطر بروز مشکلات جدی برای سلامت روان را بالا می برد. كودكان جواني كه بدرفتاري مكرر يا غفلت مزمن، خشونت خانوادگي ، يا سلامت رواني والدين و يا سوء مصرف مواد را تجربه مي كنند، بخصوص آسيب پذير هستند.

تروما زودرس می تواند اثرات ماندگاری داشته باشد

برخی از افراد ظرفیت های قابل توجهی برای غلبه بر چالش های جدی سوء رفتار زودرس مداوم، آسیب روحی و عاطفی نشان می دهند، اما در مورد توانایی کودکان خردسال برای بازیابی روانشناختی از چنین سختی هایی نیز محدودیت هایی وجود دارد. حتی هنگامی که کودکان از شرایط آسیب زا خارج شده و در خانه هایی به طور استثنایی پرورش داده شده اند، پیشرفت های رشد معمولاً با مشکلات مداوم در خود تنظیم، سازگاری عاطفی، مربوط به دیگران و خود فهم همراه است. وقتی بچه ها بر این فشارها غلبه می کنند، آنها به طور معمول از طرف بزرگسالان حمایت کننده از تلاش های استثنایی بهره مند می شوند. این یافته ها اهمیت پیشگیری و مداخله به موقع را در شرایطی که کودکان خردسال را در معرض خطر روانی جدی قرار می دهد، تأکید می کند.

درمان مشکلات بهداشت روان کودکان خردسال در چارچوب خانواده ها، خانه ها و اجتماعات آنها ضروری است

بهزیستی عاطفی کودکان خردسال به طور مستقیم با عملکرد مراقبان و خانواده هایی که در آن زندگی می کنند، گره خورده است. هنگامی که این روابط سوءاستفاده، تهدیدکننده، مزمن نادیده گرفته و یا از لحاظ روانی مضر باشد، آنها یک عامل خطرناک برای ایجاد مشکلات اولیه سلامت روانی هستند. در مقابل، وقتی روابط قابل اعتماد و پشتیبان باشند، آنها در واقع می توانند فرزندان خردسال را از تأثیرات منفی سایر عوامل استرس زا بازدارند. بنابراین، کاهش فشارهای استرس زا که بر کودکان تأثیر می گذار، مستلزم پرداختن به استرس بر خانواده های آنها است.

پیامدهای تاثير شرايط مهد کودک بر سلامت روانی کودکان

• نیازهای عاطفی و رفتاری نوزادان آسیب پذیر، کودکان نوپا و پیش دبستانی ها به بهترین وجه از طریق خدمات هماهنگ انجام می شود که بر محیط کامل روابطشان متمرکز است، از جمله والدین، اعضای خانواده، بازدید کنندگان در خانه، ارائه دهندگان مراقبت های اولیه و آموزش و یا سلامت روانی آنها. خدمات بهداشت روان برای بزرگسالانی که  والدین فرزندان خردسال هستند نیز اگر به طور معمول توجه به نیازهای کودکان را شامل شوند تأثیر گسترده تری نیز می گذارند.
• در صورت داشتن آموزش های حرفه ای مناسب تر و دسترسی آسان تر به متخصصان بهداشت روان کودک در هنگام نیاز، پزشکان و ارائه دهندگان مراقبت های اولیه و آموزش بهتر قادر به درک و مدیریت مشکلات عاطفی و رفتاری کودکان خردسال هستند.
• هماهنگی بهتر منابع سرمایه گذاری شده در خدمات بهداشت روان برای کودکان خردسال و والدین آنها وسیله ای پایدار و کارآمد برای اطمینان از دسترسی به برنامه های موثر پیشگیری و درمان را فراهم می کند.

بهترین مهدکودک های تهران

بهترین مهد کودک های تهران دارای استانداردهایی هستند که با توجه به شرایط توضیح داده شده میتوان به آن پرداخت. قطعا در یک مطلب جدید درباره انتخاب مهدکودک و تفکیک بهترین های آن خواهیم پرداخت.